۱۳۹۱ دی ۱, جمعه

باران

نقش تو را در شیشه ها می کشد
در جاده ها، پای مرا تا شهر یاران می کشد...

۱۳۹۱ آذر ۲۷, دوشنبه

گاهی...

گاهی آدم دلش می خواد یکی رو با انگشت نشون بده و بگه:
اون بی معرفت و میبینی؟، دنیای منه!

۱۳۹۱ آذر ۲۵, شنبه

بسیج لشگر مخلس خداست!

مخ بعضیا علاوه بر اینکه تاب داره
سرسره هم داره!

منواز من نرنجونم

یه جایی توی قلبت هست که روزی خونه من بود...

۱۳۹۱ آبان ۱۰, چهارشنبه

خدا مُرده

یکی گفتا عجب صبری خدا دارد
چه طاقتها به دل این ناخدا دارد
از این نادان بشر درد و جفا دارد
به تن زخمی از این دیوانه ها دارد
.
.
.
از این دنیای پر خون و پر از بیداد
از این دریای اشک و ماتم و فریاد
از این تیری که بر قلب خدا خورده
از این زهری که از دست بشر خورده
تو پنداری خدا جانی بدر بُرده؟
بیا گویم برادر جان خدا مرده
خدا آنشب که با چشم حسد قابیل
بزد با سنگ نفرت بر سر قابیل
در آن روزی که یوسف را برادرها
به چاه انداخته بودند بی کس و تنها
در آن لحظه که رستم بی خبر شاداب
بزد با خنجر خود بر دل سهراب
همانجا هم خدا جانش ز تن رفته
غریب و بی کس و آشفته سر رفته
خدا با دست تیمورها و اسکنر
به شمشیر به خون آغشته حیدر
خدا با آیه پیغمبران مرده
به آیین دروغ زاهدان مرده
خدا در اشک ملت روز عاشورا
دروغین روضه ها و ناله ملا
خدا در هیات سینه زنان مرده
ز نادانی و جهل مردمان مرده
خدا در قصر خون عباسی
کنار بابک آزاده و عاصی
خدا در فین کاشان بی کفن مرده
بدست خائنان هم وطن مرده
خدا تنهای اتنها بی صدا مرده
کنار آن "ندای" بی ندا مرده
خدا در پشت درهای خرد مرده
به دست مردمان بی خرد مرده
خدا در سنگسار لاله ها مرده
خدا در سایه عمامه ها مرده
خدا در سینه عاشقان مرده
به پای خسته ی آزادگان مرده
به هر جایی یتیمی نان غم خورده
بدان آنجا خدا هم دم به دم مرده
به نام دین و با نام خدا مرده
به دست شیعیان و طالبان مرده
خدا در اورشلیم خفته در ایمان
خدا در غزه و در مصر و در لبنان
خدا در وحشت یک بره نوزاد
به زیر تیغ تیز خنجر صیاد
خدا اینجا و آنجا هر کجا مرده
خدا از کرده ما و شما مرده
چه پنداری خدا جانی بدر برده؟
خدا سالهای سال است که دگر مرده
چه میگویی "عجب صبری خدا دارد؟"
خدا کی طاقت این غصه ها دارد؟
خدا ما را رها کرده ، دگر مرده.
                                                                بابک اسحاقی

۱۳۹۱ آبان ۷, یکشنبه

به خدای به خود آی

بی عنوان...


کارگری نحیف و رنجور دست در کتِ کهنه خویش کرد و سکه ای بیرون آورد، میخواست آنرا داخل صندوق صدقات بیاندازد ناگهان چشمش به نوشته روی صندوق افتاد و از تصمیم خود منصرف شد.


روی صندوق صدقات نوشته بود "صدقه عمر را زیاد میکند".

با احترام

بــا تـمـام احـتـرام بــه خـدایــی کــه دنــیــا رو تــو شش هفت روز ســاخــت، مــن یـه کـمــی بـیـشـتـر


طـولـش مـی دادم،


بـا کـمـال فـروتـنـی بــهــتــر مــی ســاخـتــم!


حکایت امروز



هی روزگار...

یکی از گشنگی مرد.
تو مراسم ختمش کس و کارش براش گوسفند قربونی کردند...




اصلاح طلب یا اصولگرا؟



تازه تقلبم میکنند!!

حکمت؟

نـنـه ... !

هــر چی بدبختی کشیدیــم گفتی "حکمت خداست"
بــیـبــین ننــه ...
نیشونـــی این حکمتو بده برم در خــونش ...
بگم دٍ لامصـــــــــــــب ،،،

مشکلت با مـــن چیـــه آخه...؟؟

باز باران

باز باران با ترانه ..
می خورد بر بام خانه..
خانه ام کو؟ خانه ات کو؟
آن دل دیوانه ات کو؟
روزهای کودکی کو؟
فصل خوب سادگی کو؟
یادت آید روز باران گردش یک روز دیرین؟
پس چه شد دیگر٬ کجا رفت؟
خاطرات خوب و رنگین؟
در پس آن کوی بن بست
در دل تو٬ آرزو هست؟ کودک خوشحال دیروز،
غرق در غمهای امروز
یاد باران رفته از یاد ،
آرزوها رفته بر باد
باز باران٬ باز باران میخورد بر بام خانه بی ترانه ٬
بی بهانه شایدم٬ گم کرده خانه...


.


.


.

۱۳۹۱ مهر ۱۱, سه‌شنبه

حکیــم عمر خیـــام

 
آن قصر که بر چرخ همی زد پهلو
بر درگه او شهان نهادندی رو
ديديم که بر کنگره اش فاخته ای
بنشسته همی گفت که کوکو کوکو؟

Witless

آدم داغـــون ، از اول داغون نبوده ، داغونش کردن ؛  ادم عصبی ام به همچنین ؛ ولی آدم بیشــــــــــــــعور ، از اول بیشعــــور بوده.

۱۳۹۱ شهریور ۲۷, دوشنبه

کتاب دموقراضه از سید مهدی شجاعی را می توانید از اینجا دانلود کنید.
کتاب جالبیه.

فایز

بگو با دلبر ترسایی امشب

چه می شد گر که بی ترس آیی امشب

لبان خشک فایز را ز رحمت

بر آن لعل لب تر سایی امشب !

۱۳۹۱ مرداد ۱۱, چهارشنبه

ما همه برده توییم خمینی!

تا جایی كه به یاد دارم
اسب ها، درشكه ها را كشیده اند
ولی انعام را درشکه چی گرفته !
به چشمان اسب، چشم بند زده
بر دهانش پوز بند، تا نبیند و حرف نزند
چه آشناست زندگی درشكه چی و اسب هایش...!!

۱۳۹۱ تیر ۲۰, سه‌شنبه

این عشق

نانوا هم جوش ِ شیرین میزد...

بیچاره فرهاد.

۱۳۹۱ تیر ۱۲, دوشنبه

یاد گلهای یاس بخیر

روی سردری خونه گلهای یاس بهاری
 یادته ازم گرفتی گفتی واسه یادگاری
لای دفترت گذاشتی اسممو زیرش نوشتی
گفتی تا آخر عمرت اونا رو نگه میداری
...
روزای رفته رو امروز همه رو مرور می کردم
از توی اون کوچه بازم دوباره عبور می کردم
 انگاری دل دیگه رفته، توی اون کوچه کسی نیست
تو گلهای یاس خونه دیگه اون عطر قدیم نیست...
...
عمریه رو سردریمون گل یاس میاد و میره
اما هیچی تو دل ما جاتو هیچوقت نمیگیره
من و کوچه چشم براهتیم ما هنوز همبازیاتیم

تو پناه نیستی بر ضعیفان!

همه جا کفر و دروغ
همه جا ظلم و ستم
چهره مردم شهر
همگی آیه ی غم...
قصرها قصر بلا
حاکمش تشنه خون
مردم شهر فقیر همه در بند و زبون
حقشان قسمت گرگ
فرششان خاک زمین
همه در رنج و عذاب
حاکمش کاخ نشین....
...
این قسمتی از سرود " الله الله تو پناهی بر ضعیفان یا الله" هست که در اوایل انقلاب به تعدد و بعدها در مناسبتهایی مانند دهه فجر پخش میشد.
اون چیزی که من دارم فکر میکنم اینه که الان بعد 30 سال چه تفاوتی با اونزمان هست و کدوم قسمت از اون شعر بالا در حال حاضر با زمان شاه فرق میکنه؟!
 

۱۳۹۱ تیر ۱۰, شنبه

گشت ارشاد


تو خیابون 16 آذر بعضیها جانمازشون آتیش میزدن برای در امان موندن از گاز اشک آور

یاد دارم در غروبی سرد سرد ؛
می گذشت از کوچه ی ما دوره گرد ...

داد می زد : کهنه قالی می خرم ؛
دسته دوم جنس عالی می خرم !

کاسه و ظرف سفالی می خرم ؛
گر نداری کوزه خالی می خرم !

اشک در چشمان بابا حلقه بست ؛
عاقبت آهی کشید بغضش شکست

اول ماه است و نان در سفره نیست ؛
ای خدا شکرت ولی این زندگیست ... ؟

بوی نان تازه هوشش برده بود !
اتفاقا مادرم هم روزه بود ...

خواهرم بی روسری بیرون دوید
گفت : اقا سفره خالی می خرید...؟!

۱۳۹۱ تیر ۶, سه‌شنبه

از گوشاش خون میاد

در راستای ساختارفرافکنی های پیش قراوُل مـحورِ تک گـُسیر،
تک فراکـُـنش های جنبش زُدای کنکاش صفتی در وهله ی گذار بوجود میاد
که باعثِ چالشِ واکنشهای فراساختاری میشه...

و اینگونه است که ملت کف کرده، سخنران را فرد خفنی می پندارند!
بر گرفته از: پریود مغزی
 

۱۳۹۱ تیر ۵, دوشنبه

اندرز خیلی کوتاه

همه چیز از آب و برق مفتی شروع شد


ملتی که برای مفت خوری انقلاب کند

به گه خوری خواهد افتاد.

مجرم کیست؟

وفتی قانون را مجرم اجرا می کند، استفاده از قانون بی معنی است.

این سگهای ولایت ...

وقتی آدمی خودشو به یه وعده غذا یا به یه کیک و ساندیس می فروشه هیچ فرقی با فاحشه نداره. حتی در ازای بدست آوردن شغل.
نمونه این گوساله ی تک سلولی:




درد و بلات بخوره تو سر هر چی بسیجی و سپاهی و هر حیوانی که حامی جمهوری اسلامیه.



ای بسیجی، ای هفت جدّ تو ذوب شده در خایه های ولایت وقیح، ای نمونه ی زنده جهت اثبات نظریه ی عقده ی روانی فروید، ای همه ی هیکلت بسان دست فلج سید علی جهت طهارت مقعدش، ای مادر دریده، ای ننگ بشر، ای عرق شرم من ز تو، ای حیف ِ نام ِ حیوان که بر تو گذارم؛ گاو پهن کند بر دهان ِ مادرت که زیر ِ پدرت دست و پا زد و آن اسپرم منحوس را به تخمدان کرد و تو را شد دو دست و دو پا و چندین سوراخ که جهت دخول و خروجت بود. باشد که گاییده شوی در ملأ عام...

۱۳۹۱ تیر ۴, یکشنبه

مرد

به سلامتی فاحشه که بجز خودش کسی رو نمیفروشه!

گشت ارشاد

پلیس همواره در کمین شماست.
" نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران "


از: پریود مغزی

۱۳۹۱ خرداد ۳۱, چهارشنبه

بزن تا بخونم با تو آواز بی خریدار


بنواز پیرمرد که شاید آن آهن پشت سرت

از شرم صدای ساز تو آب شود...

۱۳۹۱ خرداد ۲۷, شنبه

گناه کبیره بگوی!


پیامبر اسلام : اى على! در 3جا دروغ نيكوست: جنگ، وعده به زن و اصلاح بين مردم.
(وسائل الشیعه، جلد 8، ص578)
(بحارالنوار جلد74 ص 57)

چنین گفت پیغمبر راستگوی

ز گهواره تا گور دروغها بگوی

یکی را به هنگام جنگ با عدو

و آن دیگری را به زنها بگوی

تقیه که باشد همان آن دروغ

سراسر بهر اصلاح مردم بگوی!


پ.ن:
هرگز دروغ نگو.
مگر زمانی که لازم است!...

۱۳۹۱ خرداد ۲۵, پنجشنبه

به نقل از تب 40 درجه:


يكي از ملوك کودتا، خاشاکی را پرسيد: از عبادت‌ها كدام فاضل‌تر؟
گفت: تو را تعطیلی ما بعد تعطیلین، تا در آن يك نفس خلق را کمتر بیازاری!




فولدرهای اختشاشات 88 رو تو هادتون نگه دارین واسه روزنامه دیواری های بچه هامون لازم میشه!

آقا ما هم از اول مي گفتيم تقلب نشده، كودتا شده!

مي خواستم بگم به جاي شعارهاي انحرافي : نه غزه ، نه لبنان، جانم فداي ايران و ما اهل كوفه نيستيم، پشت يزيد بايستيم از شعارهاي : نه ايران، نه تهران، جانم فداي لبنان و ما اهل كوفه هستيم، پشت يزيد نشستيم، استفاده بشه!

۱۳۹۱ خرداد ۱۷, چهارشنبه

آدم

آیا آدم و حوا را بخاطر خوردن آن میوه ممنوعه از بهشت بیرون کردند؟ خنده دار است! چطور ممکن است یک میوه با سرنوشت آدم بازی کند؟ آدم قبل از همه تاریخ عاشق حوا شد. او ارزشمند ترین داشته هایش که عبارت بود از خدا وشیطان را به خاطر حوا از دست داد و به زمین آمد تا عاشقی کند.
کسی چه میداند که خدا آدم را بیرون کرد یا او خودش به همه چیز پشت پا زد و بیرون آمد؟ خدا داستان میوه را از خودش ساخته تا برای آدم آبرو داری کند.

مغرور

به محض اینکه احساس کردین غرورتون بازیچه کسی شده کوله بار آرزو هاتونو بردارین وبزنین به چاک. داغ زانو زدنتون رو به دل هر کی که با غرورتون بازی میکنه بذارین!

پیام انقلاب!

یارو تو نماز جمعه میگه :

پیام انقلاب ما به جهانیان ، صلح و دوستی و مهربانیست.


جمعیت نماز گذار :


مرگ بر آمریکا ، مرگ بر اسرائیل ، مرگ بر ضد ولایت فقیه !!!

۱۳۹۱ خرداد ۱۰, چهارشنبه

ناحسابی!

خودتونو بی خود داخل آدم حسابی ها نکنید.

خدایا! تو و اینهمه نعمت؟!!

خدایا! تو و اینهمه نعمت؟!!