۱۳۹۱ تیر ۵, دوشنبه

این سگهای ولایت ...

وقتی آدمی خودشو به یه وعده غذا یا به یه کیک و ساندیس می فروشه هیچ فرقی با فاحشه نداره. حتی در ازای بدست آوردن شغل.
نمونه این گوساله ی تک سلولی:




درد و بلات بخوره تو سر هر چی بسیجی و سپاهی و هر حیوانی که حامی جمهوری اسلامیه.



ای بسیجی، ای هفت جدّ تو ذوب شده در خایه های ولایت وقیح، ای نمونه ی زنده جهت اثبات نظریه ی عقده ی روانی فروید، ای همه ی هیکلت بسان دست فلج سید علی جهت طهارت مقعدش، ای مادر دریده، ای ننگ بشر، ای عرق شرم من ز تو، ای حیف ِ نام ِ حیوان که بر تو گذارم؛ گاو پهن کند بر دهان ِ مادرت که زیر ِ پدرت دست و پا زد و آن اسپرم منحوس را به تخمدان کرد و تو را شد دو دست و دو پا و چندین سوراخ که جهت دخول و خروجت بود. باشد که گاییده شوی در ملأ عام...

۶ نظر:

اعتدال گفت...

حالا من که این بابا رو نمیشناسم ولی خیلیهاشون واقعا از سر اعتقاد حرف میزننا. بحثشون کیک و ساندیس و پست و مقام و ... نیست!

ولی حالا کاری ندارم به اینها فقط یه سوال بیربط: به نظرت اعدام درباریها در اول انقلاب کار درستی بوده یا نه؟

عابر پیاده گفت...

اساسا در ابتدای هر انقلابی به هم ریختگی و بی نظمی به وجود میاد. اعدام درباریان و نزدیکان شاه (و بسیاری مردم دیگر) هم شامل این موضوع شده. منتها یک خوبی ایی که برای این حکومت داشت اینست که درباریان اسبق الان دیگر نیستند که بگویند بابا این قول و قرارهایی که به مردم دادین پس چی شد؟ الان که وضع همه جوره از زمان شاه بدتره! و اساسا اگر هم اعدام نمیشدند امروز چماقی بودند بر سر حکومت فعلی و دشمنان درجه 1 جمهوری اسلامی و حرفهای زیادی هم برای گفتن داشتن. شاید اونموقع خیلیها در اثر هرج و مرج بوجود آمده اعدام شدند، اما بعدها جمهروی اسلامی این اعدامها را نه از روی بی برنامگی و هرج و مرج که با برنامه ریزی از پیش تایین شده انجام داد تا باقیمانده افراد حکومت پهلوی را از بین ببرد. نظیر ترور بختیار. بنابراین هر کسی هم که از اون هرج و مرج اگر جان سالم بدر می برد، بعدها یقینا گرفتار ترور جمهوری اسلامی میشد.
در مجموع برای حفظ حکومت جمهروی اسلامی لازم بود که انجام هم شد.

اعتدال گفت...

خب اگه به فرض انقلابی رخ بده و شما قاضی بشین که پوست اینا رو زنده زنده میکنین که!!!

مموش گفت...

نه منظورم صرفا از بین بردن فیزیکی نیست. همینقدر که مبارک رو گذاشتن تو قفس آوردن دادگاه دیگه عمرا کاری از دستش بر بیاد. فردا هم میندازنش انفرادی حالشو ببره. من زنده زنده پوست نمیکنم. یه باغ وحش درست میکنم لابلای قفس حیوونا یه قفس هم واسه هر کدومشون میسازم مردم بلیط بخرن بیان از نزدیک ببیننشون. بهشون تخمه بدن و یا غذای اضافی شونو بندازن تو قفسشون. بعد یه تابلو میزنم: از نزدیک شدن و دست زدن به قفس حیوانات انسان نما خوددرای فرمایید! زندگینامه و جنایاتشون رو هم میزارم تبلو دم قفسشون مردم بخونن.
اونها با ما بهتر از این رفتار نکردن.

اعتدال گفت...

شما الان تو قفس هستین؟؟ ضمنا اون بنده خدتا شاید هیچ وقت ادعای آزادی بیان و عقیده و اینها نکرده باشه اما شما هم از این ادعاها نباید داشته باشی ها!!!

عابر پیاده گفت...

آزادی بیان و عقیده در قانون اساسیمونه! ولی هیپ وقت هیچی باهاش مَچ نمیشه!

خدایا! تو و اینهمه نعمت؟!!

خدایا! تو و اینهمه نعمت؟!!